محمد ادیب حاجی باقری
ولایت فردی یا شورایی فقیه از منظر فقه امامیه
- دانشجو
- محمد ادیب حاجی باقری
- استاد راهنما
- یاسر تک فلاح
- استاد مشاور
- فاطمه فلاح تفتی
- استاد داور
- حمیدرضا بصیری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- الهیات و معارف اسلامی
- شماره ساختمان محل ارائه
- ۷۳
- نام کلاس محل ارائه
- کلاس ۴۰۴[۲۹۴۰۴]
- شماره کلاس محل ارائه
- ۱۱۶
- تاریخ دفاع
- ۳۰ مهر ۱۴۰۳
- ساعت دفاع
- ۱۵:۰۰
- چکیده
-
از مسائل مهمی که از ابتدای غیبت صغری همواره مورد توجه فقهای شیعه بوده مسئله ولایت فقیه بوده است. پس از انقلاب مشروطه فقهای شیعه به چگونگی و شیوه حکومت فقیه توجه بیشتری کردند و در این زمینه نظرات متفاوتی داشتند با نزدیکی انقلاب اسلامی توجه به شیوه حکومت داری بیشتر شد و مسئله ای که مورد توجه فقها قرار گرفت ولایت فردی یا شورایی فقیه بر جامعه بود و در این زمینه موافقان و مخالفان در کتب خود به اظهار نظر پرداختند و همواره پس از انقلاب اسلامی این موضوع مورد توجه فقها بوده است. در این پژوهش سعی شده با تحلیل و بررسی ادله موافقین و مخالفین ولایت فردی و شورایی فقیه مشخص گردد که شیوه مطلوب ولایت فقیه بر جامعه کدام یک از انواع ولایت فردی یا شورایی است؟
موافقین ولایت شورایی به آیه شورا و تاکید نبی اکرم (ص) بر مشورت در امور استناد می کنند و معتقد اند با توجه به اهمیت مسئله حکومت داری قاعده اولیت در اینجا صدق می کند و مشورت در حکومت و ولایت از مشورت در هر امر دیگری اولی است. لکن موافقین ولایت فردی فقیه این دلیل را نمی پذیرند و معتقدند اگر ولایت فقیه فرد واحد نباشد جامعه دچار هرج و مرج می شود علاوه بر این که در تاریخ اسلام ولایت شورایی سابقه نداشته و در کتاب و سنت هیچ موردی دیده نشده که این امر را تایید کرده باشد. لذا با توجه به اجماع فقه بر ولایت فردی و ضعف ادله قائلین به ولایت شورایی نظر پذیرفته ولایت فردی فقیه بر امت اسلامی است.
کلیدواژه‌ها: ولایت فقیه ، ولایت شورایی ، ولایت فردی ، فقهای امامیه
- Abstract
-
One of the important issues that have always been the concern of Shiite jurists since the beginning of the minor absence to lmam zaman is the issue of the guardianship of the islamic jurist . After the constitutional revolution, the Shia jurists paid more attention to the manner and method of ruling the jurist and had different opinions in this regard. With the approach of the Islamic Revolution, more attention was paid to the way of governance, and the issue that drew the attention of the jurists was the individual or council of the jurist over the society. In this context, supporters and opponents expressed their opinions in their books, and this issue has always been the focus of jurists after the Islamic Revolution. In this research, an attempt has been made to determine by analyzing and examining the arguments of the proponents and opponents of individual and council . Proponents of guardianship counciltative jurist emphsise to the Shura verse and the Prophet's emphasis on consultation in affairs and believe that due to the importance of the issue of governance, the rule of priority applies here, and consultation in government and velayat is more important than consultation in any other matter. is However, those in favor of individual jurisprudence don't accept this reason and believe that if the jurisprudence is not a single individual, the society will be in chaos, in addition there is no in the history of Islam, and history of jurisprudence .Therefore, according to the consensus of jurisprudence on individual guardianship and the weakness of those who argue for council guardianship, the jurist's individual guardianship over the Islamic Ummah is accepted.
Keywords: Wilayat al-faqih ,Juristic wilayat, Individual wilayat, Imamiyah jurisprudence