چکیده ای از سخنرانی ریاست محترم دانشگاه و تعدادی از اساتید دانشکده های الهیات سایر دانشگاه ها

خلاصه از سخنرانی نشست تخصصی واکاوی عملکرد دانشکده های الهیات و معارف اسلامی در ایران

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۴:۳۰ کد : ۱۱۹۷۶ خبر روز
تعداد بازدید:۳۷۱
بخشی از سخنرانی ریاست محترم دانشگاه جناب آقای دکتر سلیمی و سایر اساتید گرامی
خلاصه از سخنرانی نشست تخصصی واکاوی عملکرد دانشکده های الهیات و معارف اسلامی در ایران

نشست تخصصی واکاوی  عملکرد دانشکده های الهیات و معارف اسلامی در ایران در روز دوشنبه مورخ 22/12/1399 رأس ساعت 10 صبح با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی به صورت مجازی آغاز گردید.

ابتدا جناب آقای دکتر  حسین سلیمی ریاست محترم دانشگاه علامه طباطبائی (ره) در خصوص ضرورت مطالعات میان رشته ای در راستای عینیت بخشی به نیازهای جامعه سخنانی ایراد نمودند.

ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند فارغ از اینکه اندیشه های گروهی چه بوده و آیا مبانی اندیشه ی درسی داشته یا خیر؟ طبیعتاً در اندیشه او ممکن است انحرافات جدی وجود داشته باشد ولی این دغدغه که اصلاً نمی شود در آکادمی جدیدالتأسیس در ایران به موضوعات بنیادین فکری پرداخت یک مسئله مهم و قابل تأمل است. مسئله ای که در دورانهای بعد هم در آکادمی در ایران ادامه پیدا کرد.

ایشان در ادامه سخنرانی خود فرمودند من فکر می کنم که دانشکده های الهیات در دانشگاها ایران شکل گرفتند، دانشگاههای ایران بخواهیم یا نخواهیم نهادی هستند که از دل جهان مدرنیسم بوجود آمده اند. و لذا این پرسش اساسی از زمانی که این دانشکده ها پا به عرصه ی وجود گداشته اند وجود دارد که آیا می توان با ابزارهای نوین فکری، با روش های جدید تحقیق، با شیوه های نوین تاریخ  نگاری یا روش های جدید تفسیر عقلانی به مباحث دینی پرداخت و یا بحث و بررسی درباره دین صرفاً در همان قالب های سنتی خودش صورت گیرد. آیا اصولاً تعارضی بین روش های تحقیق جدید و روش های سنتی تحقیق دربارۀ علوم الهیات وجود دارد و یا می شود تلفیقی از اینها بوجود آورد؟ آیا روش های جدید تفکر می تواند به فهم ابعاد ناشناخته ای از اندیشه ها و مطالعات دینی به ما کمک کند؟

به نظر می رسد که سنتی که دانشکده های الهیات در  ایران بوجود آوردند بر اساس عدم تناقض بین روش های نوین تحقیق و شیوه های جدید نگارش و تدوین علوم با علوم الهیات هست و یعنی هیچ تناقض اساسی وجود ندارد.

نه تنها تناقضی اساسی وجود ندارد بلکه دانشمندان دانشکده های الهیات می توانند با بهره گیری از این روش های جدید هم امکان ارائه ی یافته های علوم دینی را به جامعه ی دانشگاهی در ایران و جهان فراهم کند با هم کمک کنند که ابعاد ناشناخته تر ابعاد کاربردی تری از اندیشه های دینی برای ما مکشوف شود و بر جامعه علمی ارائه شود.

دکتر سلیمی در بخش  دیگری از سخنرانی خود فرمودند که آیا دانشکده های الهیات برای تبلیغ هستند یا برای تحقیق؟ آیا کار دانشکده های الهیات در درون دانشگاهها تبلیغ تفکرات خاصی است و یا تبلیغ یافته های علوم سنتی الهی هست و یا تحقیق هست؟

ایشان فرمودند من به نظرم می آید که ما نباید این «یا» را به عنوان «یای» فصل تلقی کنیم چون امر دائر نیست بین اینکه ما یا تبلیغ بکنیم و یا تحقیق؟ چون اگر که امری که تحقیق درست در مورد آن صورت گیرد، اگر ارائه ی درستی داشته باشد خود به خود تبلیغ آن امر هم صورت میگیرد.

در پایان سخنرانی، دکتر سلمیی خاطر نشان نمودند بنده فکر می کنم که این دو امر منافاتی با همدیگر ندارد و ما چنانچه تحقیق درستی بکنیم اندیشه هایی را بر اساس روش های نوین و قابل قبول برای جامعه ای دانشگاهی بدست بیاوریم و آنها را ارائه بکنیم این خود به خود تبلیغ یافته های ما در دانشگاه خواهد شد.

 

سخنران بعدی این نشست جناب آقای دکتر مجید معارف عضو هیآت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران بودند که نامبرده  در خصوص رویکردهای دانشکده های الهیات و انتظار تحول در آن سخنانی ایراد نمودند.

ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند که : موقع ای که انقلاب اسلامی به ثمر می رسد و تقریباً یکسالی یا دوسالی بعد از انقلاب فرهنگی که دانشگاهها بازگشایی می شوند و فعالیت های خود را شروع می کنند، دانشکده های الهیات و رشته های جدیدشان یکی از پیشتازترین نهادهای گام گذاشتن به یک دورۀ تحولی بوده است. بعد از انقلاب اسلامی به نسبت قبل از انقلاب دانشکده های الهیات به نظر من یک مسیر تحولی را آغاز می کنند که این مسیر تحولی شاخصه هایی دارد که بنده به برخی از آنها به صورت گذرا اشاره می نمایم:

  1. سراسری شدن دانشکده های الهیات در ایران
  2. مجلات تخصصی که در حال حاضر حدود سی مجله ی تخصصی داریم.
  3. چاپ کتاب های درسی و علمی خوبی به کمک سازمان سمت .

 

سومین سخنران این نشست جناب آقای دکتر محمد اسحاقی عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران بودند که ایشان نیز سخنانی تحت عنوان: ضرورت مطالعات میان رشته ای در راستای عینیت بخشی به نیازهای جامعه ایراد فرمودند .

آقای  دکتر اسحاقی در  ابتدای سخنان خود خاطر نشان کردند که  در هر حال تفکیک بیش از  حدی که بین رشته ها در بعد از رنساس و قرون هجده که  محصول اندیشمندان، فلاسفه و صاحب  نظران بوده و از آنجا به بعد به علوم دقیقه و علوم طبیعی رفته حاصل نظرات پوزیتیسمی بوده  و تا آنجایی که توانستند رشته ها را مجزا کنند و تعیین یک موضوع خاص با محدودۀ خاص و مشخص و به صورت نقطه ای این باعث شده  که ما رشته های فراوانی داشته باشیم. تنوع و تکثر رشته ها و هر کدام را می خواهیم به بخشی از نیازها توجه  بکنند . به مرور به سمت این رفتند که این تقسیم زیاد باعث می شود که  علوم از همدیگر فاصله بگیرند و احتیاجات همدیگر را توجه نکنند و به همین سمت رفتند که ما بتوانیم برای چند رشته یک موضوع مشترکی را در نظر بگیریم یا اگر نتوانستیم یک موضوع مشترکی را تعریف نماییم، بیاییم یک مسئله ای را در میان بگذاریم، مشکلی را در میان بگذاریم و چند رشته ای را در کنار هم قرار بدهیم و به صورت میان رشته ای این موضوع را حل بکنیم و در حقیقت به  سمت رویکرد کل نگرانه و همکاری خواهانه و تنزل دادن آن به یک همکاری علمی به سمت مطالعات میان رشته ای بشویم و با برویم به سمت تکامل  در این بحث.

جناب آقای دکتر محمد شریفانی از دانشگاه شیراز سخنران بعدی این نشست بودند که ایشان نیز در خصوص نسبت دانشکده های الهیات با حوزه علمیه و مراکز دینی سخنانی ایراد فرمودند.

دکتر شریفانی فرمودند:  بیان نسبت بین حوزه ها و دانشکده های الهیات می تواند زمینه ساز خدمتی بزرگ از ناحیه دانشکده های الهیات به عنوان حلقه ی واسط بین حوزه ها و کل دانشگاه و بالعکس بین دانشگاه ها و حوزه ها باشد. به  عبارت دیگر ایجاد تعامل بین این دو دستگاه را دانشکده الهیات می تواند متولی گری نماید.

در بخش دیگری از سخنان خود از  دکتر حسین سلیمی ریاست محترم دانشگاه علامه طباطبائی (ره) و  جناب آقای دکتر اشرفی ریاست محترم دانشکده الهیات خواستار شدند که داده های این همایش را تا حد امکان در یک همایش دیگری ان شاءالله بعد از داستان کرونا عملیاتی نمایند.

 

سخنران بعدی جناب آقای دکتر اشرفی ریاست محترم دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی بودند. ایشان در خصوص «جریان های حاکم بر دانشکده های الهیات قبل و بعد از انقلاب» سخنانی ایراد فرمودند. 

دکتر اشرفی گفتند که از عزیزان می خواهم که دو مستند را اگر توانستند ببیند که یکی از آنها سخنرانی ولیعهد آن زمان در سال 1321 در  افتتاح ساختمان دانشکده علوم معقول و منقول ودیگری سخنرانی آقای فروزانفر و سخنرانی اساتید دیگری مثل علی اصغر حکمت که ایشان وزیر معارف آن زمان بود.

ایشان خاطر نشان شدند که اگر مجموع این مستندات را ببینید، خواهید دید دو تا حرف آنجا وجود دارد که یکی این  دانشکده باید در مقابل حوز های علمیه قد علم کند که این حرف در سخنان شاه مشهود هست. و دوم اینکه شما باید ایران را بشناسانید و فرهنگ میراث ایرانی را که اسلام هم یکی از آن میراث هست را نیز بشناسانید.

دکتر اشرفی در دو بخش جریانهای قبل و بعد از انقلاب را مرور نمودند که به صورت گذرا جریان های قبل از انقلاب را عنوان نمودند که عبارت بودند از :

  1. توجه به حوزه های علمی آن زمان
  2. ملی گرایی
  3. جریان خنثی

در پایان دکتر اشرفی از زحمات جناب آقای دکتر یاسر تک فلاح و عزیزانی که در دانشکده الهیات برای این نشست تخصصی تلاش نموده بودند تشکر و قدردانی کردند.

 

جناب آقای دکتر غلامرضا رئیسیان عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد از دیگر سخنرانان این نشست بودند.

دکتر  رئیسیان در خصوص  ظرفیت های دانشکده های الهیات جهت توسعه دیپلماسی علمی و تعاملات فرهنگی سخنانی ایراد فرمودند. ایشان به ضرورت بین المللی سازی دانشگاه ها و دانشکده های الهیات تاکید کردند. و فرمودند که به هر حال این یک  امر فانتزی و کلاس گذاشتن نیست، به نظر می آید که این یک ضرورت هست و باید ما به این سمت حرکت کنیم.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به بحث یکی از  ضرورت های به اصطلاح جهان معاصر، گفتگو میان پیروان ادیان مختلف و حتی درون دینی بین مذاهب مختلف پرداختند و خاطر نشان کردند که این اقتضا می‌کند که دانشکده  از این پتانسیل استفاده کند، البته باید  تخصصی، حساب شده و هدفمند باشد، نه این دور همی‌هایی که بخواهیم آمار بدهیم برای افزایش فعالیت‌های خود.

 

سخنران بعدی این نشست جناب آقای دکتر سیدرضا مؤدب ، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه قم بودند که ایشان درباره «دانشکده‌های الهیات و مطالعات بین الملل» سخنانی ایراد فرمودند.

با گسترش اسلام‌خواهی ، و همینطور با تلاش برخی‌ها برای اسلام ستیزی و توجه به دنیا و مطالعات بین‌الملل بسیار زیاد شده است. به برکت انقلاب اسلامی و زحماتی که بزرگان برای انقلاب کشیدند  در دنیا ایران اسلامی، الهیات، اهلبیت و شیعه شناسی رو به ترقی است.

 

سرکار خانم دکتر فهمیه ابراهیمی سخنران بعدی این نشست بودند که ایشان نیز در خصوص مقایسه نظام‌های آموزشی الهیات و بطول کل مراکز تعلیمی جهان و ایران سخنرانی فرمودند.

خانم دکتر ابراهیمی فرمودند : شاید یکی از راهکاری مؤثر در بحث بازخوانی مکرر وضعیت نظام آموزشی دانشکده‌های الهیات، بحث و بررسی نقاظ ضعف و نقاط قوت، تقویت نقاط قوت و ترمیم نقاط ضعف ، مقایسه آن با نظام‌های آموزشی مشابه در دنیا باشد.

ایشان در بخشی از سخنان خود به بحث QSرتبه بندی دانشکده‌های الهیات سراسر دنیا پرداختند بیست دانشکده برتر را مطرح نمودند. که ده  دانشگاه از  آن ایالت متحده آمریکا و تعداد پنج دانشگاه برای  کشورهای کانادا ، بلژیک و آلمان می‌باشد.

از دانشکده های برتر الهیات در  آسیا می‌توان به دانشگاه  اورشلیم در فلسطین اشغالی و دانشگاه چینی هونگ کونگ و دانشگاه ملی مالزی اشاره  کرد.

 

آخرین سخنران این نشست جناب آقای دکتر  یاسر تک فلاح بودند.  سخنرانی ایشان تحت عنوان «انتظار و نقش دانشکده  های الهیات و انتظار تحول در آن»

انتظار و نقش دانشکده‌های الهیات در گام دوم انقلاب

‌در پایان این نشست نیز، حجت‌الاسلام یاسر تک فلاح، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی به موضوع «انتظار و نقش دانشکده‌های الهیات در گام دوم انقلاب» پرداخت و اظهار کرد: فضای حاکم بر بیانیه و تقارن آن با چهل سالگی انقلاب نشان از اهمیت و جایگاه این بیانیه است.یکی از مهترین وظیفه ولی فقیه نشان دادن  راه و ترسیم افق  برای آینده است .در بخش پایانی بیانیه به توصیه‌های هفت‌گانه اشاره شده که در بند ‌نخست آن علم و پژوهش است.
عبور از علم‌گرایی محض و رسیدن به علم هدایت‌گر

‌دبیرعلمی نشست: ادامه داد: در حوزه علم و پژوهش، اولین انتظار از دانشکده‌های الهیات عبور از علم‌گرایی محض و رسیدن به علم هدایت‌گر  یا حکمت است .از علم پروری به حکمت پروری بپردازیم. دومین انتظار در حوزه علم و پژوهش که منطبق با بیانیه گام دوم است، اقدام در راستای پژوهش‌های جهادی است، سومین مورد در حوزه پژوهش، رویکرد تکلیف‌گرای نتیجه‌گراست، به این معنا که پژوهش‌ها می بایست تکلیف‌مدار باشند نه دنبال رفع تکلیف لکن در عین حال به سمت نتیجه حرکت ولی نتیجه را به خدا واگذار کنیم، به تعبیری در پژوهش  هم به حسن فاعلی و هم حسن فعلی نظر داشت. در حسن فعلی، نتیجه گرا در حسن  فعلی تکلیف گرا ؛چهارمین مورد بازبینی و طراحی علوم انسانی در چارچوب جهان بینی اسلامی . دانشکده های الهیات جدای از حوزه علمیه نیست، و در طول هم هستند اگر تراز را دکتر شهید مطهری قرار دهیم این نیز از وظایف  دانشگاه به شمار می آید .

پنجمین مورد، پرداختن به نظامات اجتماعی بر اساس هندسه اسلامی است.آن‌چه در غرب و در طی قرون اخیر به عنوان جایگزین توحید و خدامحوری مطرح گردید عبارت بود از اومانیسم و انسان‌محوری.ثمره توحید و خدامحوری نظامات تشریعی الهی و نظام سازی اسلامی و فقهی است. نتیجه و میوه اومانیسم و انسان محوری عبارت است از سکولاریسم و لائیسم.بنابراین، وقتی از نظام سازی اسلامی صحبت می‌شود در حقیقت از امری در تقابل با سکولاریسم سخن گفته می شود. پس اگر کسی به سکولاریسم قائل نباشد باید به نظام سازی اسلامی قائل باشد. همچنین اگر کسی به  لزوم نظام سازی اسلامی باور نداشته باشد و یا دست کم، در مقام عمل به نظام سازی اسلامی نپردازد به ناچار باید به سکولاریسم تن بدهد.

ثمرۀ عینی و تاریخی عدم باور به نظامات اسلامی باعث می شود که در بسیاری از عرصه‌های اجتماعی، نظام‌سازی اسلامی نشده و یا نظامِ اسلامی، مبنای برنامه و عمل مسلمین قرار نگرفته است، در حقیقت مسلمانان در آن عرصه‌ها نیز عملاً سکولار هستند. حتی آن دسته از مسلمانان که معتقدند دین و شریعت می‌تواند تمام ابعاد زندگی اجتماعی آنان، افزون بر جنبۀ فردی زندگی‌شان را سامان دهد. عملاً سکولار هستند؛ تقابل میان سکولاریسم و نظام سازی اسلامی  از قبیل تقابل ملکه و عدم ملکه است.

تک‌فلاح افزود: عدم روشمند بودن در پژوهش، موجب میگردد جای مسائل غیرضروری و ضروری عوض ‌شود وبه از مسائل اصلی غافل پس می بایست موضوعات را  اولویت‌بندی و رتبه بندی کنیم. ما در شناخت نظام احتیاجات و نظام مسائل شبکه منسجم ، دقیق و منظومه ای نداریم.

نکته دیگر در بحث انتظارات از دانشکده‌های الهیات، تحول در نظام تعلیم و تربیت بر اساس حاکمیت جهان بینی توحیدی اسلام.  نظام تعلیم و تربیت در حال حاضر محل تربیت نظام سرمایه داری است و تربیت شدگان با تمام قوایشان به نظام سرمایه داری خدمت می کنند. در حالیکه در آموزهای دینی ما قائل به تقدم تزکیه برتعلیم هستیم. مکانیزم تزکیه در حکیم پروری است . تربیت دارای 3 رکن مربی. متربی . محتوا(عملی،نظری) است. که در هر سه ساحت باید کار ویژه و مجددانه انجام بپذیرد. می بایست  به گزاره های علمی  نگاه معرفتی داشت.

در توصیه های هفتگانه هفتمین مورد سبک زندگی  است. بر مبنای بیانیه گام دوم هدف غایی انقلاب اسلامی ایجاد تمدن اسلامی است . لذا انتظار از دانشکده های الهیات هم فراهم سازی و مقدمه چینی برای رسیدن به تمدن اسلامی است.  تمدن اسلامی دارای دو بعد است  یکی سخت افزاری و دیگری نرم افزار که سبک زندگی این بعد را شامل می شود. سبک زندگی اسلامی بخش حقیقی و اصلی تمدن است. سبک زندگی تابع هدف ما از زندگی است و هدف غایی زندگی استکمال انسان تا رسیدن به مراحل و درجات معنوی و این استکمال از طریق سبک زندگی حاصل می شود.با بررسی  مولفه های سبک زندگی  در میابیم که با مباحث دینی و اسلامی پیوند وثیقی دارند.


نظر شما :